نام کتاب:حافظهی شخصی
نویسنده: رها امینی
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
ناشر: رمانسرا
تعداد صفحات: 996
خلاصهی داستان:
سایه موهوم گذشته ای که دو سال از آن میگذرد، روی زندگی رها موحد افتاده است و رابطه ی او را با پدرش خدشه دار کرده است.
درست زمانیکه سرنوشت در حال رو کردن دست دیگری ست، سایه ها به مرور کنار میروند و روی زندگی رها و اطرافیانش تاثیر میگذارند.
و آریان، کسی که بطرز عجیبی همه جا کنار اوست اما…
فرمت قابل دانلود: پی دی اف و اندروید
دانلود رمان حافظهی شخصی با فرمت پی دی اف
فرمت اندروید رمان، داخل برنامه رمانسرا قرار گرفته است.
توضیحات:
۱- کاربر عزیز، برای دانلود کافی است بر روی لینک هر فرمت کلیک نمایید.
۲- برای باز کردن فرمت پیدیاف از برنامهی ادوب ریدر استفاده نمایید.
۳- فایلهای رمان رمز ندارند.
۴- بعد از خواندن رمان خوشحال میشویم نظر شما را درمورد این رمان بدانیم.
بخشی از متن رمان
به آرومی چتریامو کنار میزنم تا فضا رو بهتر ببینم. نفس عمیقی که میکشم پر میشه از بوی قهوهی فرانسوی… همونقدر تلخ… همونقدر خاص…
با لبخند وارد کافیشاپ میشم و نگاهم بین میزهای پر و خالی چرخ میخوره؛ اما نمیبینمش.
مچ دستم رو برمیگردونم تا ساعت رو ببینم. هشت و نیمه و ما ساعت هشت قرار داشتیم. ابروهام بههم نزدیک میشه… نکنه رفته؟
-اگه طرف نیومده ما میتونیم در رکابت باشیما!
همچنین بخوانید: رمان تا نگردی آشنا از لیلا.م
دوتا پسر با سبیلای تازه جوانه زده و چشمهای براق که داشتن با نگاهشون وجبم میکردن! همینه دیگه… با مانتو شلوار ساده مشکی و مقنعهی خاکستری رنگ و بدون یه مثقال آرایش، قشنگ شبیه دختر دبیرستانی ها شدم.
چشمغرهای بهشون رفتم و گوشیم رو درآوردم تا شمارهش رو بگیرم که یه آقایی کنارم میایسته:
_ شما خانمِ موحدی؟!
با تعجب سری براش تکون میدم که با دست به طبقهی بالا اشاره میکنه: _دوستتون بالا منتظر شماست.
آروم از پلهها بالا میرم و ته دلم خوشحالم که با وجود تاخیرم هنوز اینجاست و نرفته. فضای بالای کافیشاپ از پایین کوچکتر اما خوشگلتر و مدرنتره. دست از کنکاش دیزاین کافه برمیدارم و نگاهم روی صورت خندانش ثابت میشه. جز خودش هیچکسی بالا نیست، با دیدن من بلند میشه، به سمتم میاد و…